عکسای مسافرت پرهام
پرهام خان در بازار زیبای تبریز پارک بسیار خوب و زیبای سیفیه ملایر همدان آبهای زیبای چشمه دیمه شهرکرد ...
نویسنده :
مامانی وبابایی
14:33
۴۷ ماهگی پسرک من
سلام عشق مامان و بابا ،سلام گل پسر شیطون و البته لجباز خودم،چهل و هفت ماه از ماههای زیبای زندگیت گذشت ماه زیبا من ،بهترین ساعتها و روزها و ماه ها و سالها رو برات آرزومندم جانانم ،همیشه از ته دل از خدای خوبم برات شادی همیشگی و سلامتی و موفقیت را خواهانم .الان در سفر هستیم و مامانی در تبریز توی یکی از پارکا نشسته و وبت رو آپ میکنه،الان نه روزه تو سفر هستیم و کمی خسته شدی و نق نقو ولی عیب نداره ..... دوستت دارم خداتا
نویسنده :
مامانی وبابایی
14:10
دلنوشته مادرانه
به چهره معصوم فرزندم نگاه میکنم،گاهی اوقات فراموش میکنم که چگونه به خداوند التماس میکردم که فرزندی سالم به من عطا کند گاهی اوقات در اثر خستگی های روزانه و فشارهای زندگی ،فراموش میکنم که روزها و شبهایی به درگاه خداوند اشک میریختم،که فرزندی کهدر شکم دارم را سالم به مقصد برساند گاهی اوقات فراموش میکنم فرشته ای که در کنارم دارم اگر نبود همه چیز برایم بی مفهوم بود فراموش میکنم بیشتر ببینمش،بیشتر برایش وقت بگذارم،بیشتر از او لذت ببرم تا دنبال ایراد گرفتن از او باشم،بر سرش فریاد نکشم،او را مواخذه نکنم،فراموش میکنم او کودک است و نادان و ناتوان و من بالغم و داناو توانا،گاهی اوقات کودکی فرزندمان را در میان مشغولیات زندگی فراموش میکنم.......
نویسنده :
مامانی وبابایی
16:18
عکسای دو تا سه سالگی پرهام
پرهام خان در ساحل زیبای عسلویه اینم از پرهام روز عید فطر 95 اینم از نحوه نشستنت سر دستشویی فرنگی این از کادوی تولد سه سالگیت خودت و بهترین بابای دنیا.... ...
نویسنده :
مامانی وبابایی
15:30